سفیر سیمرغ، وبلاگ تخصصی ادبیات فارسی

خداوند از انسان چه می‌خواهد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

http://www.goonagoon-groups.com/

شبی از شب‌ها، شاگردی در حال عبادت و تضرع وگریه و زاری بود.

در همین حال مدتی گذشت، تا آن که استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت او را نظاره می کند.

استاد پرسید: برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می‌کنی؟

شاگرد گفت: برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطفش.

استاد گفت: سوالی می‌پرسم، پاسخ ده.

شاگرد گفت: با کمال میل استاد.

استاد گفت: اگر مرغی را پروش دهی، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟

شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آن که از گوشت و تخم آن بهره‌مند شوم.

استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟

شاگردگفت: خوب راستش نه...! نمی‌توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ برای خود، تصور کنم!

استاد گفت: حال اگر این مرغ برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را خواهی کشت، تا از آن بهره‌مند گردی؟!

شاگرد گفت: نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخم‌ها برایم مهم‌تر و با ارزش‌تر خواهند بود.

استاد گفت: پس تو نیز برای خداوند چنین باش!

همیشه تلاش کن، تا باارزش‌تر از جسم، گوشت، پوست و استخوانت گردی. تلاش کن تا آن قدر برای انسان‌ها، هستی و کائنات خداوند، مفید و باارزش شوی تا مقام و لیاقتِ توجه، لطف و رحمتِ او را به دست آوری.

خداوند از تو گریه و زاری نمی‌خواهد، او از تو حرکت، رشد، تعالی و با ارزش شدن را می‌خواهد و می‌پذیرد، نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را .....

برگرفته از سایت گوناگون



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، نثر، ،
:: برچسب‌ها: موفقیت, روانشناسی, ,
نويسنده : ....


شهر جهنم

بپو (Beppu) شهری است در استان اوئیتا (Oita) در کشور ژاپن. این شهر در جزیره کیوشو (Kyushu) یکی از چهار جزیره شکل دهنده ژاپن واقع شده است.

بپو یک شهر ساحلی است و در امتداد کوه و دریا کشیده شده و همین امر این شهر را دراز و باریک ساخته است.

این شهر نسبتاً کوچک با داشتن 125 کیلومتر مربع مساحت و جمعت 119 هزار نفری، به دلیل داشتن چشمه های آبگرم زیبا و دیدنی شهرتی جهانی دارد.

در بپو همواره بخار آب متصاعد است به طوری که نام دیگر آن را شهر جهنم (Jigoku) گذاشته اند.

 چشمه های آب گرم بپو در ژاپن

 چشمه های آب گرم بپو در ژاپن

 چشمه های آب گرم بپو در ژاپن

در بپو هشت جهنم یا تالاب آبگرم با اسامی جالب وجود دارد که دمای آب آنها بین 50 تا 99.5 درجه سانتی گراد متغیر است.

از برخی از این چشمه ها بوی گوگرد طبیعی به مشام می رسد.

اگر کسی بخواهد به طور تفریحی از این هشت جهنم آبگرم بازدید کند، به حدود دو ساعت و نیم زمان نیاز دارد.
 

منبع:ایران سان



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، جهان، نثر، ،
:: برچسب‌ها: شهر جهنم, زیبایی, طبیعت, ژاپن,
نويسنده : ....


جملات زیبا

 

قشنگ یعنی چه‌؟
قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه‌ی اشکال
و عشق
تنها عشق
تورا به گرمی یک سیب می‌کند

مانوس

سهراب سپهری 

خاطره یعنی
گذشته ها،

                      نگذشته ... 

هزار بار هم حاضرم برگردم به کودکی و باز بزرگ شوم
با اینکه سخت ترین کار دنیاست
فقط به عشقِ دستــــان مهربانِ پــــدر 

چـه آزمون دشوآریستــ . . .

قلبت رآ سمت چپ بگذآرنـد و بگوینـد :

برو بـه رآه رآست . . . 

 برگرفته از سایت ایران سان



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، شعر، نثر، ادبیات غنایی، ،
:: برچسب‌ها: جملات ارزشمند , تصاویر,
نويسنده : ....


 

برگرفته از سایت پرشین استار



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، نثر، ،
:: برچسب‌ها: جملات ارزشمند , تصاویر,
نويسنده : ....


انوره دو بالزاک
انوره دو بالزاک (به فرانسوی: Honoré de Balzac)‏ ‏ (۲۰ مه ۱۷۹۹ - ۱۸ اوت ۱۸۵۰) نویسنده نامدار فرانسوی است که او را پیشوای مکتب رئالیسم اجتماعی در ادبیات می‌دانند.

کمدی انسانی نامی است که بالزاک برای مجموعه آثار خود که حدود ۹۰ رمان و داستان کوتاه را در بر می‌گیرد برگزیده‌است. توصیفات دقیق و گیرا از فضای حوادث و تحلیل نازک‌بینانه روحیات شخصیت‌های داستان، بالزاک را به یکی از شناخته‌شده‌ترین و تأثیرگذارترین رمان‌نویسان دو قرن اخیر تبدیل کرده‌است.
 


:: موضوعات مرتبط: جهان، داستان، نقد و تحلیل، نثر، ،
:: برچسب‌ها: انوره دو بالزاک, نویسنده, زندگی نامه, فرانسه, رمان,
نويسنده : ....


داستانی برای روز پدر

مرد جوانی ، از دانشکده فارغ التحصیل شد . ماهها بود که ماشین اسپرت زیبایی ، پشت شیشه های یک نمایشگاه به سختی توجهش را جلب کرده بود و از ته دل آرزو می کرد که روزی صاحب آن ماشین شود . مرد جوان ، از پدرش خواسته بود که برای هدیه فارغ التحصیلی ، آن ماشین را برایش بخرد . او می دانست که پدر توانایی خرید آن را دارد .
بالاخره روز فارغ التحصیلی فرا رسید و پدرش او را به اتاق مطالعه خصوصی اش فرا خواند

و به او گفت : من از داشتن پسر خوبی مثل تو بی نهایت مغرور و شاد هستم و تو را بیش از هر کس دیگری در دنیا دوست دارم . سپس یک جعبه به دست او داد . پسر ، کنجکاو ولی ناامید ، جعبه را گشود و در آن یک انجیل زیبا ، که روی آن نام او طلاکوب شده بود ، یافت . با عصبانیت فریادی بر سر پدر کشید و گفت : با تمام مال و دارایی که داری ، یک انجیل به من می دهی ؟ کتاب مقدس را روی میز گذاشت و پدر را ترک کرد .

برگرفته از سایت داستان های جذاب و خواندنی : http://www.mahdi128.loxblog.com/



:: موضوعات مرتبط: داستان کوتاه، نثر، نثر،داستان، ،
:: برچسب‌ها: روز پدر, داستانهای جذاب و خواندنی,
نويسنده : ....


روحیه شکرگزار

shokr

تا حالا تو عمرت شده از خدا تشکر کنی؟ یا همه اش در حال نق نق کردن بودی که خدایا چرا این رو به من ندادی، خدایا چرا اینطوری شد، خدایا چرا این کار رو واسم نکردی؟

اصلا شده یک روز، فقط یک روز رو به آسمون نگاه کنی و بگی خدایا ازت سپاسگزارم بخاطر این زندگی که به من دادی؟

اصلا تا حالا به این جمله فکر کردی؟ یا دنیا رو همه اش از این دید نگاه می کنی که خدا چه اشتباه بزرگی کرده که من رو وارد زندگی کرده! اصلا من که از خودم اراده ندارم!

کیفیت زندگی شما و داشتن خوشبختی فقط در نگاه شما نسبت به جهان به دست می یاد.

یه جورش اینه که از صبح تا شب نق بزنی، هی بگی : چرا این اینجوریه، چرا اون اینجوریه، چرا مملکت فلانش اینجوریه …

نوعی دیگر هم هست که می شه شاکر باشی، به جای فکر کردن به چیزهای منفی ، به داشته هات نگاه کنی و از اونها لذت ببرسی

کار زیاد سختی نیست!
عمری با این نگاه زندگی کردی و نتیجه اش رو هم همین حالا داری می بینی! یه چند روزی هم با این دید به زندگی نگاه کن!

نوشته :مصطفی سرداری



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، نثر، نثر،داستان، ،
:: برچسب‌ها: شکرگذاری, خوشبختی,
نويسنده : ....


آثار سعدی

 

آثار:
سعدی، آثار بسیاری در نظم و نثر برجای مانده‌است:
۱٫    بوستان: کتابی‌است منظوم در اخلاق.
۲٫    گلستان: به نثر مسجع
۳٫    دیوان اشعار: شامل غزلیات و قصاید و رباعیات و مثنویات و مفردات و ترجیع‌بند و غیره (به فارسی) و چندین قصیده و غزل عربی.
۱٫    صاحبیه: مجموعه چند قطعه فارسی و عربی‌است که سعدی در ستایش شمس‌الدین صاحب دیوان جوینی، وزیر اتابکان سروده‌است.
۲٫    قصاید سعدی: قصاید عربی سعدی حدود هفتصد بیت است که بیشتر محتوای آن غنا، مدح، اندرز و مرثیه‌است. قصاید فارسی در ستایش پروردگار و مدح و اندرز و نصیحت بزرگان و پادشاهان آمده‌است.
۳٫    مراثی سعدی:قصاید بلند سعدی است که بیشتر آن در رثای آخرین خلیفه عباسی المستعصم بالله سروده شده‌است ودر آن هلاکوخان مغول را به خاطر قتل خلیفه عباسی نکوهش کرده‌است.سعدی چند چکامه نیز در رثای برخی اتابکان فارس و وزرای ایشان سروده‌است.
۴٫    مفردات سعدی:مفردات سعدی شامل مفردات و مفردات در رابطه با پند و اخلاق است.
۴٫    رسائل نثر:
۱٫    کتاب نصیحةالملوک
۲٫    رساله در عقل و عشق
۳٫    الجواب
۴٫    در تربیت یکی از ملوک گوید
۵٫    مجالس پنجگانه
۵٫    هزلیات سعدی
از میان چاپ‌های انتقادی آثار سعدی دو تصحیح محمدعلی فروغی و غلامحسین یوسفی از بقیه معروف‌ترند.

بوستان:
بوستان کتابی‌است منظوم در اخلاق در بحر متقارب (فعولن فعولن فعولن فعل) و چنانکه سعدی خود اشاره کرده‌است نظم آن را در ۶۵۵ ه‍.ق. به پایان برده‌است. کتاب در ده باب تألیف و تقدیم به بوبکر بن سعد زنگی شده‌است. معلوم نیست خود شیخ آن را چه می‌نامیده‌است. در بعضی آثار قدیمی به آن نام سعدی‌نامه داده‌اند. بعدها، به قرینهٔ نام کتاب دیگر سعدی (گلستان) نام بوستان را بر این کتاب نهادند.

 



:: موضوعات مرتبط: نثر، ،
:: برچسب‌ها: سعدی, آثار, بوستان, گلستان,
نويسنده : ....


روز سعدی

 

روز سعدی:
مرکز سعدی شناسی ایران از سال ۱۳۸۱ روز اول اردیبهشت ماه را روز سعدی اعلام نمود و در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ و در اجلاس شاعران جهان در شیراز، نخستین روز اردیبهشت ماه از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی به‌عنوان روز سعدی نامگذاری شد

 

سعدی در شیراز زاده شد. پدرش در دستگاه دیوانی اتابک سعد بن زنگی، فرمانروای فارس شاغل بود.

سعدی هنوز کودک بود که پدرش در گذشت. در دوران کودکی با علاقه زیاد به مکتب می‌رفت و مقدمات علوم را می‌آموخت. هنگام نوجوانی به پژوهش و دین و دانش علاقه فراوانی نشان داد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمد خوارزمشاه و بخصوص حمله سلطان غیاث‌الدین، برادر جلال الدین خوارزمشاه به شیراز (سال ۶۲۷) سعدی راکه هوایی جز کسب دانش در سر نداشت برآن داشت دیار خود را ترک نماید.[۱] سعدی در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و در آنجا از آموزه‌های امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان غزالی را «امام مرشد» می‌نامد). غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهاب‌الدین عمر سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت.این شهاب الدین عمر سهروردی را نباید با شیخ اشراق، یحیی سهروردی، اشتباه گرفت.معلم احتمالی دیگر وی در بغداد ابوالفرج بن جوزی (سال درگذشت ۶۳۶) بوده‌است که در هویت اصلی وی بین پژوهندگان (از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی) اختلاف وجود دارد.

مجله سینما و هنر و ادبیات

 



:: موضوعات مرتبط: نثر، ،
:: برچسب‌ها: روز سعدی, شیراز,
نويسنده : ....


گاهی لازمه..................

گاهی لازمه....

آدما گاهی لازمه
چند وقت کرکرشونو بکشن پایین
یه پارچه سیاه بزنن درش و بنویسن :
کسی نمرده.
فقط دلم گرفته.....
 

آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند!!

آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند.
اما نه وقتی که در میانشان هستی، نه...
آن جا که در میان خاک خوابیدی؛
«سنگ تمام» را می گذارند و می روند ...!
 
 

کافی است سر به زیر باشی...


گرگ شده اند اینروزها...
کافی است سر به زیر باشی

با بره اشتباهت میگیرند

خیز برمیدارند برای دریدنت...
 

در پی دلیلیست که ببخشد ما را ...

خالق من «بهشتی» دارد، نزدیک، زیبا و بزرگ؛
و «دوزخی» دارد، به گمانم کوچک و بعید؛
و در پی دلیلیست که ببخشد ما را ...
«دکتر علی شریعتی»
 

معجزه....

خــــــــدایا
من اینجا دلم سخـــــت معجزه میخواهد
و تو انگار
معجزه هایت را گذاشته ای برای روز مـــــــــــبادا ....!!
 

گول دنیا را مخور.....

گول دنیا را مخور......!!
ماهیان شهر ما از کوسه ها وحشی ترند
بره های این حوالی گرگ ها را میدرند
سایه از سایه هراسان در میان کوچه ها
زنده ها هم آبروی مردگان را میبرند.....
 

یادمان باشد!

یادمان باشد!
هر پس مونده‌ای که‌ من زمین میندازم
قامت یه‌ نفرو خم میکنه.....
 

لنگه های چوبی درب حیاطمان ...

لنگه های چوبی درب حیاطمان؛
گر چه کهنه اند و جیرجیر می کنند؛
ولی خوش به حالشان که لنگه ی هم اند .
 

نماز دو نفره...

خــــدایا
دلم هوس یک نماز دو نفره کرده است ...
فقط من باشم و تو !!!!!
 

ما دیگر فقیر نیستیم....

خداروشکر ما دیگرفقیر نیستیم
دیروز پزشک روستا گفت:
چشمان پدرم پر از آب مروارید است!!!!
 

گرگ صفتان...

نــه صدایش را " نــازک " میکــرد ..
و نــه دستــانش را " آردی "
از کجــا بایــد به گرگ بودنش شک میکــردم؟!!!!!!!
 

دست گيري...

آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران
می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده
ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد
شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می
گیری ، می خواهم بدانم،دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا
برای خوشبختی خودت دعا کنی؟
بسوی کدام قبله نماز می گزاری که دیگران نگزارده اند؟
طریقت بجز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست
 

آهسته رد شو...

اگـر امـشب هم از حوالی دلم گذشتـی،

آهسته رد شو


غم را با هزار بدبختی خوابانده ام...
 

اشتباه

وقتي همه با من هم عقيده مي شوند ،
تازه احساس مي کنم که اشتباه کرده ام!!!
"اسکار وايلد"
 

خوشبختی یافتنی نیست

خوشبختی یافتنی نیست ساختنی است.
از زندگی لذت ببرید حتی اگر چیز با ارزشی را از دست داده اید...
دیروز پشت خاکریز بودیم و امروز در پناه میز!
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود.
جبهه بوی ایمان می داد و اینجا ایمانمان بو می دهد...
 
 
 



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، نثر، ،
:: برچسب‌ها: سخنان الهام بخش,
نويسنده : ....


کلیدبهشت

سازنده ترین کلمه" گذشت"است... آن را تمرین کن

پر معنی ترین کلمه" ما" است...آن را بکار ببند.
عمیق ترین کلمه "عشق" است... به آن ارج بنه.
بی رحم ترین کلمه" تنفر" است...از بین ببرش.
سرکش ترین کلمه" هوس" است...بآ آن بازی نکن.
خود خواهانه ترین کلمه" من" است...از ان حذر کن.
ناپایدارترین کلمه "خشم"است...ان را فرو ببر.
بازدارترین کلمه "ترس"است...با آن مقابله کن.
با نشاط ترین کلمه "کار"است... به آن بپرداز.
پوچ ترین کلمه "طمع"است... آن را بکش.
سازنده ترین کلمه "صبر"است... برای داشتنش دعا کن.
روشن ترین کلمه "امید" است... به آن امیدوار باش.
ضعیف ترین کلمه "حسرت"است... آن رانخور.
تواناترین کلمه "دانش"است...آن را فراگیر.
محکم ترین کلمه "پشتکار"است...آن را داشته باش.
سمی ترین کلمه "غرور"است... بشکنش.
سست ترین کلمه "شانس"است... به امید آن نباش.
لطیف ترین کلمه "لبخند"است...آن را حفظ کن.
حسرت انگیز ترین کلمه "حسادت"است... از آن فاصله بگیر.
ضروری ترین کلمه "تفاهم"است... آن را ایجاد کن.
و هدفمندترین کلمه "موفقیت"است...

 

 



:: موضوعات مرتبط: نثر، ،
:: برچسب‌ها: کلمات ,
نويسنده : ....


نماد فروهر

 

تقریبا همه ما نماد فروهر رو دیدیم و میدونیم که یک نماد ایران باستانه اما خیلیا هستن که معنی اونو نمیدونن در پایین نماد با معانیش قرار گرفته :

1- نیمه بالایی این نشان یک انسان است؛ پیرمردی به معنای پخته ب...ودن، تجربه، کهن، راست قامت و پیر معلم.

2 - پیرمرد دست راست خود را به معنای عبادت و بندگی اهورامزدا خدای یگانه به سمت آسمان بلند کرده.

3 - در دست چپش حلقه عهد با اهورامزدا قرار دارد و نشان موظف بودن به پیمان با خدای یگانه است. (در قدیم زمانی که دو نفر با هم پیمانی می بستند، این حلقه را با دست چپ خود می گرفتند؛ کاری که امروزه همه جهانیان در هنگام عقد ازدواج حلقه یی را بر انگشت دست چپ خود می کنند. که طبق گفته ی برخی کارشناسان از همین نشان بر گرفته شده.).

4 - وجود دو بال به معنای پرواز به سوی آسمان و صعود به قله های مینویی است. بال به معنای نیروهای مثبت است که اگر انسان از آنها بهره بگیرد می تواند پیشرفت کند و به کمال برسد.

5 - هر بال از سه ردیف پر تشکیل شده که درجه بندی نکات مثبت است: هومت – هوخت – هورشت (پندار نیک – گفتار نیک – کردار نیک). با این نکات مثبت است که انسان می تواند به اوج برسد.

6 - حلقه میان تنه به معنای کره خاکی و گردش روزگار است (شاید نشانه ای از آگاه بودند ایرانیان آن زمان به گرد بودن کره زمین هم باشد )؛ و همچنین یک دوره عمر انسان که می بایست طی شود ، که انسان باید در این گردونه راهی را برگزیند که در مسیر رسیدن به خدا ، پیشرفت و بالندگی در زندگی قرار گیرد.

7 - دم این پرنده نیز از سه ردیف پَر تشکیل شده که درجه بندی نکات منفی است: دژمت – دژوخت – دژورشت (پندار بد – گفتار بد – کردار بد). انسان با نکات منفی به دنیا می آید، ولی یک انسان الگو می بایست تمامی نیرو های منفی را مهار کرده و تحت کنترل خود بگیرد تا همانند یک دم پرنده برای پرواز از آنها استفاده کند (یک پرنده بدون دم نمی تواند پرواز کند!).

8 - دو نوار دو طرف نماد به معنای دو نیروی سپنتا مینو (مثبت) و انگره مینو (منفی(اهرمن مینو)) که همواره انسان با این دو قطب به دنیا می آید و میان این دو قطب درگیر است.ببرگرفته ازفیس ب
وک

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، نقد و تحلیل، نثر، ادبیات حماسی، حماسه های ایران، ،
:: برچسب‌ها: نماد فروهر, مفاهیم و معانی, اصطلاحات,
نويسنده : ....


کمی دلتنگی....................

زندگی شاید آن لبخندی ست ، که دریغ اش کردیم . . .
"سهراب سپهری"

************************

راه مقصود

خـون مـی‌خـورم چـو غـنـچـه کــه جــز بــاد         در ایــن زمـانـه مـحــرم پـیــغــام راز نیست

آواره‌گــــــرد وادی تـــــــشــــــویـــــــش را          آن قـبـله‌ای که مـی‌طـلـبـی در حـجـاز نیست

راهـی کـه سـر بـه درگـه مـقصود مـی‌نـهـد          صد عمر اگر در آن به سـر آید دراز نیست

فریدون توللی

***************

رسم " خوب " ها همین است ؛
حرف آمدنشان شادت می کند
و ماندنشان ...
با دلت چنان می کند
که هنوز نرفته ...

دلتنگشان می شوی !

 **********************

میان مرغان مهاجر آن که در انتهاست شاید ضعیف ترین باشد ...

شاید امّا ...

دل بسته ترین است ...

**************

 

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، نثر، شعر، ادبیات غنایی، ،
:: برچسب‌ها: شعر, سهری, سهراب, فریدون توللی, دل تنگی, وابستگی,
نويسنده : ....


داستانک آخرین خانه

نجار پیری بود که می‌خواست بازنشسته شود. او به کارفرمایش گفت که می‌خواهد ساختن خانه را رها کند و از زندگی بی‌دغدغه در کنار همسر و خانواده‌اش لذت ببرد.
کارفرما از اینکه دید کارگر خوبش می‌خواهد کار را ترک کند، ناراحت شد. او از نجار پیر خواست که به عنوان آخرین کار، تنها یک خانه‌ی دیگر بسازد.

نجار قبول کرد، اما کاملاً مشخص بود که دلش به این کار راضی نیست. او برای ساختن این خانه، از مصالح بسیار نامرغوبی استفاده کرد و با بی‌حوصلگی، به ساختن خانه ادامه داد..
وقتی کار به پایان رسید، کارفرما برای وارسی خانه آمد. او کلید خانه را به نجار داد و گفت: «این خانه متعلق به توست. این هدیه‌ای است از طرف من برای تو.»
نجار یکه خورد. مایه تأسف بود! اگر می‌دانست که خانه‌ای برای خودش می‌سازد، حتماً کارش را به گونه‌ای دیگر انجام می‌داد!

[IMG]
برگرفته از وبلاگ انجمن دهه هفتادی ها



:: موضوعات مرتبط: داستانک، نثر، ،
:: برچسب‌ها: داستانک, آخرین خانه, نجار,
نويسنده : ....


وﻳﺲ و راﻣﻴﻦ

وﻳﺲوراﻣﻴﻦﻓﺨﺮاﻟﺪﻳﻦاﺳﻌﺪ ﮔﺮﮔﺎﻧﻲ، ازﻧﺨﺴﺘﻴﻦداﺳﺘﺎﻧ ﻬﺎيﻋﺎﺷﻘﺎﻧﺔ ادب ﻓﺎرﺳﻲدر
ﻗﺎﻟﺐ ﻣﺜﻨﻮي اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎر ﺳﺎده و روان و دورازﭘﻴﭽﻴﺪﮔﻴ ﻬﺎي زﺑﺎﻧﻲاﺳﺖ واﺛﺮﭘـﺬﻳﺮﻳﺶ
اززﺑﺎن ﻋﺮﺑﻲ،اﻧﺪك اﺳﺖ.

ازﺑﺨﺸـ ﻬﺎيﺑﺮﺟﺴـﺘﻪ و درﺧﺸـﻨﺪه اﻳـﻦﻣﻨﻈﻮﻣـﺔ ی ﻋﺎﺷـﻘﺎﻧﻪ،
ﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻳﻲاﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﻫﺮ ﺧﻮاﻧﻨﺪه ﺑﺎ ذوق را ﺟﻠـﺐ ﻣﻴﻜﻨـﺪ.

ﻇـﺎﻫﺮاً ﻓﺨﺮاﻟـﺪﻳﻦاﺳـﻌﺪ ﮔﺮﮔﺎﻧﻲ، ﻧﺨﺴﺘﻴﻦﻛﺴﻲﺑﻮدهﻛﻪ ﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎري را وارد ﻋﺮﺻﺔی ﺷﻌﺮ ﻓﺎرﺳـﻲﻛـﺮده اﺳـﺖ. آﻳـﺎ
ﻣﻴﺘﻮان آنرا ﻧﺎﻣﻪﺳﺮاﻳﻲﻧﺎﻣﻴﺪ؟ دهﻧﺎﻣه ی وﻳﺲ و راﻣﻴﻦﻧﻴﺰ، ﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻳﻲاﺳﺖ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻛﻪ وﻳﺲ
آنرا ﺑﺎ ﺳﻮزوﮔﺪازﺑﺮاي راﻣﻴﻦﻧﻮﺷﺘﻪ اﺳﺖ و درآنﻧﺎﻣﻪﻫﺎ،راﻣـﻴﻦرا ﺑـﻪ ﺧـﻮد ﺧﻮاﻧـﺪه
اﺳﺖ.
ﺳﺒﻚﺷﻨﺎﺳﻲدهﻧﺎﻣﺔ وﻳﺲوراﻣﻴﻦﻓﺨﺮاﻟﺪﻳﻦاﺳﻌﺪ ﮔﺮﮔﺎﻧﻲ
(183– 200ص)
1 اﺳﻤﺎﻋﻴﻞﺗﺎجﺑﺨﺶ(ﻧﻮﻳﺴﻨﺪهﻣﺴﺌﻮل)
، ﻫﻴﻮا ﺣﺴﻦﭘﻮر



:: موضوعات مرتبط: نثر، انواع ادبی، ،
:: برچسب‌ها: ﻓﺨﺮاﻟﺪﻳﻦاﺳﻌﺪ ﮔﺮﮔﺎﻧﻲ, وﻳﺲوراﻣﻴﻦ, دهﻧﺎﻣﻪ, ﺳﺒﻚﺷﻨﺎﺳﻲ, ,
نويسنده : ....


سر تا پاي‌ خودم‌ را كه‌ خلاصه‌ مي‌كنم،
مي‌شوم‌ قد يك‌ كف‌ دست‌ خاك
كه‌ ممكن‌ بود يك‌ تكه‌ آجر باشد توي‌ ديوار يك‌ خانه
يا يك‌ قلوه‌ سنگ‌ روي‌ شانه‌ يك‌ كوه
يا مشتي‌ سنگ‌ريزه، ته‌ته‌ اقيانوس؛
يا حتي‌ خاك‌ يك‌ گلدان‌ باشد؛ خاكهمين‌ گلدان‌ پشت‌ پنجره
يك‌ كف‌ دست‌ خاك‌ ممكن‌ است‌
هيچ‌ وقت هيچ‌ اسمي‌ نداشته‌ باشد و تا هميشه، خاك باقي‌ بماند،
فقط‌ خاك............
اما حالا يك‌ كف‌ دست‌ خاك وجود دارد كه‌
خدا به‌ او اجازه‌ داده‌
نفس‌ بكشد،ببیند،بشنود، بفهمد، جان‌ داشته‌ باشد.
يك‌ مشت‌ خاك  كه‌ اجازه‌ دارد عاشق‌ بشود،انتخاب‌ كند، عوض‌ بشود، تغيير كند
واي، خداي‌ بزرگ! من‌ چقدر خوشبختم. .................

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، نثر، نثر،داستان، ،
:: برچسب‌ها: ارزش, انسان, خاک,
نويسنده : ....


نقطه اوج زیارت عاشورا کجاست ؟

زیارت عاشورا ، زیارت انسانیت محض است . طعم زیارت عاشورا حس ناب انسان بودن است . همه جای زیارت عاشورا نقطه اوج است زیرا این عبارات و کلمات حماسی از روح زیبایی سرچشمه گرفته است که فراز و فرودی ندارد بلکه همیشه در اوج احساس و شعور قرار دارد.

زیارت عاشورا به یک معنی مقدمه و موخره ندارد بلکه همه ، متن است و همه ، نتیجه است . از اصل مطلب شروع میشود و به اصل مطلب خاتمه می یابد . زیارت عاشورا چکیده ی آمال و آرزوهای انسان است . نمیتوان بین فرازهای این راز و نیاز یکی را به عنوان برترین برگزید اما بعنوان نمونه ی بارزی از سایر برجستگی های این متن بلند مرتبه میتوان به گوشه ای از آن اشاره کرد .

انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم

در صلحم با هرکس که با شما در صلح است و در جنگم با هرکس که با شما در جنگ است

این سخن قاطع و روشن ، حقیقتا روان آدمی را جلا میدهد . در هنگام خواندن زیارت به اینجا که میرسی سبک میشوی و احساس میکنی حق مطلب را ادا کرده ای . احساس میکنی که روح نا آرام تو سالها بود که به دنبال همین عبارت میگشت و الان با ادای این جمله به مقصود خویش دست یافته است.

این فراز را که زمزمه میکنی ، باور میکنی که به رسالت پیامبر ایمان آورده ای و از اعماق قلبت ندای موافقت و مرافقت بلند میشود. حس میکنی که آن “یقینی” که بارها آن را شنیده ای و معنی اش را نفهمیده ای ، همینجاست . فکر میکنی که اگر کسی به پروردگار علی اعلی یقین داشته باشد دقیقا همین عبارت را زمزمه خواهد کرد . اینگونه است که وقتی این فراز متعالی را زمزمه میکنی نمیخواهی تمامش کنی و دوست داری بارها تکرارش کنی و از تکرار کردنش خسته نمیشوی . اگر کسی بتواند به همین یک نکته جامه عمل بپوشاند به هدف آفرینش رسیده است. . . .و حرف برای گفتن در این خصوص بسیار زیاد است . . . خلاصه اینکه چکیده ی ایمان این است :

انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم ! یاحسین !

برگرفته از سایت کمیاب



:: موضوعات مرتبط: نثر، ،
نويسنده : ....


داستانک

 

 یك شب سرد پاییز یك پروانه اومد پشت پنجره اطاق پسرك و به شیشه زد: تیك! تیك! تیك!پسرك كه سرش حسابی گرم بود، برگشت و دید یه پروانه كوچیك اونجاست!..پروانه با شور و شوق گفت: می‌خوام باهات دوست بشم، لطفا پنجره رو باز كن.اما پسرك با اوقات تلخی جواب داد: نمی‌شه، تو یه پروانه هستی!پروانه خجالت زده سرش رو كج كرد و با صدای لرزون گفت: لطفا پنجره رو باز كن، هوا اینجا خیلی سرده!اون پسر باز هم قبول نكرد: برو از اینجا و منو راحت بذار!پروانه با غم زیاد از اونجا دور شد.فرداش پسرك از رفتارش پشیمون شد و پیش خودش گفت: برای اولین بار كسی خواست با من دوست بشه ولی من حرفشو گوش نكردم و پیش خودش فكر كرد كه "ممكنه پروانه برگرده و این بار با هم دوست می‌شیم".مدت‌ها كنار پنجره باز اتاقش نشست. پروانه‌های زیادی اومدن اما از پروانه اون شب خبری نشد.خسته از انتظار، پسرك پیش مرد دانا رفت و ماجرا رو براش تعریف كرد.مرد دانا بهش گفت: پسر عزیزم عمر پروانه‌ها بیشتر از یك یا دو روز نیست!پسرك از اون روز دیگه همیشه یادش موند كه برای دوستی و دوست داشتن فرصت كوتاهی داره و نباید از کوچکترین فرصتی دریغ کرد...
****************************************************

 



:: موضوعات مرتبط: داستانک، نثر، ،
نويسنده : ....


کمی اندیشه

  كشاورزی الاغ پیری داشت كه یك روز اتفاقی به درون یك چاه بدون آب افتاد. كشاورز هر چه سعی كرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.
 پس برای اینكه حیوان بیچاره زیاد زجر نكشد، كشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاك پر كنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.
 مردم با سطل روی سر الاغ خاك می ریختند اما الاغ هر بار خاك های روی بدنش را می تكاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاك زیر پایش بالا می آمد، سعی می كرد روی خاك ها بایستد.
 روستایی ها همینطور به زنده به گور كردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینكه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد ...
 نتیجه اخلاقی : مشكلات، مانند تلی از خاك بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینكه اجازه بدهیم مشكلات ما را زنده به گور كنند
 و دوم اینكه از مشكلات سكویی بسازیم برای صعود! وثابت کنیم گه از یک الاغ کمتر نیستیم
 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، داستان کوتاه، نثر، ،
نويسنده : ....


آرایه های ادبی در نفثه المصدور

آرایههای ادبی در قلمرو نثر- نفثهالمصدور و شعر منثور

پیشینیان‌، نوشته‌ را به‌ دو شاخه‌ نثر و نظم‌ تقسیم‌ می‌کردند و نوشته‌های‌ منظوم‌ را شعر می‌گفتند. امروز می‌دانیم‌ که‌ نوشته‌، تنها از نظر صورت‌ و قالب‌ است‌ که‌ این‌ تقسیم‌بندی‌ را می‌پذیرد. بسیارند نوشته‌های‌ منظومی‌ که‌ هیچ‌ رنگی‌ از شعر ندارند و بسیارند نوشته‌های‌ منثوری‌ که‌ سرا پا شعرند. اگر برای‌ زمانی‌ کوتاه‌ هدف‌ نثر را فراموش‌ کنیم‌، هنری‌ترین‌ و زیباترین‌ نثرهای‌ جهان‌ آنهایی‌ هستند که‌ بیان‌ شاعرانه‌ دارند. در زبان‌ فارسی‌، از دیرباز تا امروز نمونه‌های‌ فراوانی‌ از این‌ گونه‌ نثر یافته‌ می‌شود و بهتر است‌ بگوییم‌ نثر شاعرانه‌ روش‌ معمول‌ نویسند گان‌ پیشین‌ پارسی‌ زبان‌ بوده‌ است‌ اگر از تاریخ‌ بیهقی‌، آثار خواجه‌ عبدالله‌ انصاری‌، کلیله‌ و دمنه‌، مرزبان‌ نامه‌، گلستان‌ سعدی‌ و ... گاهی‌ نام‌ برده‌ می‌شود، تنها برای‌ بیان‌ نمونه‌ است‌. شیرینی‌ نوشته‌های‌ فلوبر، رومن‌ رولان‌، بالزاک‌، تولستوی‌، هوگو و ... نیز در گرو زبان‌ و بیان‌ شاعرانه‌ آنهاست‌. اما همواره‌ باید به‌ یاد داشت‌ که‌ شعر و نثر هر کدام‌ هدفی‌ جداگانه‌ دارند. زیبایی‌های‌ چشم‌ و گوش‌نوازی‌ که‌ شعر را می‌آرایند، دلیل‌ برتری‌ آن‌ بر نثر نخواهد بود. مقایسه‌ این‌ دو شاخه‌ کلام‌ از دیدگاه‌ آرایه‌های‌ ادبی‌ - اگر هم‌ ذوقی‌ باشد - علمی‌ نیست‌. نثر برای‌ بازگویی‌ سخنانی‌ است‌ که‌ باید به‌ سادگی‌ گزارده‌ شوند. بی‌گمان‌ اگر این‌ سخنان‌ گفتنی‌ شیوا و زیبا گزارده‌ شوند، نثر شیرین‌ و خواندنی‌ خواهد بود، اما اگر بهانه‌ شیوایی‌ و زیبایی‌، آنها را از انتقال‌ سریع‌ و ساده‌ پیام‌ باز دارد به‌ راستی‌ از هدف‌ باز مانده‌اند. قدیمی‌ترین‌ نثرهای‌ پارسی‌ دری‌ با مقصود خویش‌ سازگارترند (نثرهای‌ تاریخ‌ بلعمی‌، تفسیر بزرگ‌، عجایب‌ البلدان‌ و ...) در این‌ نوشته‌ها هیچ‌ مانعی‌ برای‌ دریافت‌ معنای‌ راستین‌ نیست‌. اما انگیزه‌های‌ تأثیرگذاری‌ و ذوق‌ شاعرانه‌ نویسنده‌های‌ ایرانی‌ آرام‌ آرام‌، راه‌ ورود آرایه‌های‌ ادبی‌ و دستمایه‌های‌ شاعری‌ را به‌ قلمرو نثر هموار می‌کند و سایه‌ هنرنمایی‌های‌ شاعرانه‌ بر سر نثر، روز به‌ روز سنگین‌تر می‌شود. اگر نثر "تاریخ‌ بیهقی‌" به‌ دلیل‌ توانایی‌ نویسنده‌اش‌، از نمک‌ آرایه‌های‌ ساده‌ به‌ روش‌ اعتدال‌ سود جسته‌ است‌، نثر کلیله‌ و دمنه‌ با نمک‌ بیشتری‌ صنعت‌پردازی‌ کر ده‌ و مقامه‌های‌ حمیدی‌ همه‌ چیز را برای‌ تکلف‌های‌ بعدی‌ فراهم‌ آورده‌ است‌. گفتنی‌ است‌ که‌ همین‌ روند در شیوه‌ نثرنویسی‌ در زبان‌ عربی‌ "با تفاوت‌ دو قرن‌ پیشتر از فارسی‌" معمول‌ بوده‌ است‌.

برگرفته از وبلاگ سبوی تشنه



:: موضوعات مرتبط: نقد و تحلیل، نثر، ،
:: برچسب‌ها: آرایه های ادبی, نثر, نفثه المصدور, سبوی تشنه, دکتر کاووس حسن لی, دانشگاه شیراز,
نويسنده : ....


دل نوشته هایی از ادب معاصر

وقتی که تو نیستی
دنیا
چیزی کم دارد
مثل ِ کم داشتن ِ یک وزیدن ، یک واژه ، یک ماه ! ...

من فکر می کنم در غیاب ِ تو
همه ی ِ خانه های ِ جهان خالیست !
همه ی ِ پنجره ها بسته است !
وقتی که تو نیستی
من هم
تنهاترین اتفاق ِ بی دلیل ِ زمین ام .
واقعا ...
وقتی که تو نیستی
من نمی دانم برای گم و گور شدن
به کدام جانب ِ جهان بگریزم ...

(سید علی صالحی)

************************

"دوستت دارم" را
در دستانم می‌چرخانم
از این دست به آن دست.
پس چرا
هروقت می‌خواهم
به دستت بدهم نیستی؟
چرا اینجا نیستی

تا "دوستت دارم" را
از جنس خاک کنم،
از جنس تنم،
و با بوسه بپوشانمش بر تنت ؟

بگذار "دوستت دارم" را
از جنس نگاه کنم
از جنس چشمانم
و تا صبح به نفس‌های تو بدوزم.

عباس معروفی

*******************

ری‌را...
به خاطر داری آن روز غروب
تو گفتی بوی ميخک و ستاره می‌آيد؟
اما صدايی شبيه صدای بامداد آمد
شما شيونِ اسپند را بر آتش نديده‌ايد
...
بعد يک فوج ستاره‌ سپيد را ديديم
با آسمانی که باکره بود و
ترانه‌ای که لبِ پنجره
به گلویِ گلدان ... نُک می‌زد!

من هنوز نمی‌دانم چرا غروبِ هر پنج‌شنبه گريه‌ام می‌گيرد
برايم بنويس شاعرانِ بزرگ، به ماه کامل چه می‌گويند.......!

(سید علی صالحی)
***************************

 
حـالا کـه رفـتـه ای
مـن مـانـده ام و
آدم هـایـی کـه عـطـر تـو را مـی زنـنـد!

(محمد رضا عبدالملکیان)

********************

 

این بار هم که
تاول پاهایم خشک شود
دوباره عاشقت می شوم
دوباره راه می افتم
دوباره
گم می شوم ...

*کیکاوس یاکیده*

 

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، نثر، ادبیات غنایی، ،
:: برچسب‌ها: عباس معروفی, محمدرضا عبدالملکیان, سید علی صالحی, کیکاوس یاکیده, اینجا بدون من , بهرام توکلی,
نويسنده : ....


سخنانی ارزشمند از دکتر شریعتی
يك جمله ی زیبا از طرف خدا :
قبل از خواب دیگران را ببخش ؛
و من قبل از اینکه بیدار شوید ، شما را بخشیده ام

http://goonagoon-groups.com/

  آتشي نمى سوزاند "ابراهيم" را ،

و دريايى غرق نمي کند "موسى"را ؛

مادری ،کودک دلبندش را به دست موجهاى خروشان "نيل" مي سپارد ،

تا برسد به خانه ي فرعونِ تشنه به خونَش ؛

ديگري را برادرانش به چاه مى اندازند ،

سر از خانه ي عزيز مصر درمي آورد !

مکر زليخا زندانيش مي کند ،

اما عاقبت بر تخت ملک مي نشيند...

از اين "قِصَص"قرآنى هنوز هم نياموختي؟!

که اگر همه ي عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند ،

و خدا نخواهد ؛

نمي توانند ...

او که يگانه تکيه گاه من و توست !

پس ؛

به "تدبيرش" اعتماد کن ،

به "حکمتش"دل بسپار ،

به او "توکل"کن ؛

و به سمت او "قدمي بردار" ،

تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشيني...

*********

 
چه شبي است !

چه لحظه‌هاي سبک ، مهربان و لطيفي ،

گويي در زير بارانِ نرم فرشتگان نشسته‌ام....

مي‌بارد و مي‌بارد و هر لحظه بيش‌تر نيرو مي‌گيرد !

هر قطره‌اش فرشته‌اي است که از آسمان بر سرم فرود مي‌آيد ...

 

 



:: موضوعات مرتبط: متن ادبی، نثر، ،
:: برچسب‌ها: دکترشریعتی,
نويسنده : ....


حجاج چرا دور خانه خدا خلاف جهت عقربه‌های ساعت طواف می‌کنند

شاگرد پروفسور حسابی بر اساس علم فیزیک، علت اینکه جهت انجام طواف دور خانه خدا خلاف جهت عقربه های ساعت است را تشریح کرد.

 
shamim vasl
 

 

حسین اردکانی، دکترای علم فیزیک و از شاگردان پروفسور حسابی در گفت وگو با خبرنگار جامعه فارس گفت: هر آنچه در شارع مقدس وجود دارد دارای مبنای علمی است به طوری که در اعمال حج آمده است که جهت حرکت برای طواف به سمت چپ و خلاف جهت عقربه های ساعت باشد یا اینکه اکثر مراجع تقلید می گویند که بهتر است در ناحیه در خانه خدا تا مقام ابراهیم طواف انجام شود. وی افزود:



:: موضوعات مرتبط: نثر، ،
:: برچسب‌ها: دکتر حسابی, طواف, دکتر اردکانی,
نويسنده : ....


جملاتی برای اندیشیدن2

 

گفت : احوال ات چطور است ؟

گفتم اش : عالی است

مثل حال گل !

حال گل در چنگ چنگیز مغول !

(قیصر امین پور)

********

 ” دل ”

اتفاقی ترین اشتباه دنیاست !

بسته میشود آنجا که نباید

کنده میشود از جایی که نباید . . .

********

به دید و بازدید عید

با در بسته قلبت روبرو شدم

طبق رسم قدیمی نوشتم

آمدم ، نبودی

رفتم که شاید بیایی . . . 



:: موضوعات مرتبط: تصاویر، متن ادبی، نثر، ،
:: برچسب‌ها: قیصر امین پور, دل, دوست داشتن, عاشقانه ها,
نويسنده : ....


ضرب المثل گدا به گدا

ضرب المثل گدا به گدا رحمت به خدا

می گویند شخصی از راهی می گذشت دید دو نفر گدا بر سر یک کوچه جلو دروازه خانه ای با یکدیگر گفتگو دارندو نزدیک است بینشان دعوا شود .
آن شخص نزدیک شد و از یکی از آنها سئوال کرد : (( چرا با یکدیگر مشاجره و بگو و مگومی کنید ؟ )) یکی از گداها جواب داد : (( چون من اول می خواستم بروم در این خانه گدایی کنم ، این گدا جلو مرا گرفته و می گوید من اول باید بروم . بگو مگو ما برای همین است . ))
آن شخص تا این حرف از دهن گدا شنید سرش را به سوی آسمان بلند کرد و به دو نفر گدا اشاره کرد و گفت : (( گدا به گدا ، رحمت به خدا )) یعنی گدا راضی نیست گدای دیگر از کیسه مردم روزی بخورد ، پس رحمت به خدا که به هر دوی آنها رزق می رساند .

 

 



:: موضوعات مرتبط: نثر، نثر،داستان، ،
نويسنده : ....


ابلیس در کسوت حکمت و عرفان

 ابلیس در کسوت حکمت و عرفان

....دلم می‏خواهد به تقاضای شما جواب دهم ولی متحیر شدم که چه‏ نویسم.ناچار بطرز تفأل،مثنوی را گشودم بدین قصد که الهامی یا تلقینی از این کتاب عظیم الشأن به ذهن آید.در صفحه‏ای از اواخر دفتر دوم،این عنوان‏ توجهم را جلب کرد:*

بیدار کردن ابلیس معاویه را که وقت نماز بیگاه شد

خود عنوان کنجکاوی برمیانگیخت:ابلیس بدخواه مؤمنان و مشوّق گناه را چه‏ غم اینکه نماز بامداد معاویه قضا شود؟

داستان بخودی خود جاذب نیست.از اینگونه داستانها و روایات و حکایات‏ اسلامی فراوانست که سرایندگان بزرگ چون سنائی و عطّار و مولوی آنها را برای‏ مقصد دیگر و بیان افکار خویش بکار میبرند.

مولوی هم چنین کرده و در ضمن گفتگوی معاویه و ابلیس مطالبی گنجانده‏ (*)-جملهء آخر از مقدمه‏ای است که نویسندهء بزرگ بی‏همال بر صدر این مقال آورده است.



:: موضوعات مرتبط: نقد و تحلیل، نثر، ،
:: برچسب‌ها: ابلیس, در کسوت , حکمت , عرفان, مجله یغما,
نويسنده : ....


بلال حبشی که بود؟(1)

شاید بسیاری از ما وقتی نام بلال حبشی،به گوشمان می خورد،به یاد فیلم تاریخی "محمدرسول الله(ص)" و موذن سیاه چرده آن فیلم را به خاطر می آوریم،اما شرح زندگی بلال بسیار شنیدنی و خواندنی است.....

زندگی نامۀ اولین موذن اسلام را برایتان نقل می کنیم، از اینجا شروع می کنیم که لشکر ابرهه وقتی به خانۀ خدا حمله کرد با لشکریان خدا تار و مار شدند یک تعدادی گفته اند که از آن لشکر توانستند فرار بکنند...



:: موضوعات مرتبط: نثر، ،
:: برچسب‌ها: پیامبر اسلام, بلال حبشی, موذن, سپاه ابرهه, مکه,
نويسنده : ....


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد